سلام به همه  دوستان و همنوردان عزیز

امیدوارم حال همتون خوب باشه

با دوستم قرار گذاشتیم یکشنبه  بریم بند یخچال تمرین کنیم  قرار ما ساعت ۶:۰۰ صبح جلوی خونشون

از خواب بیدار شدم دیدیم ساعت ۵:۳۰ بلند شدم آبی به صورت زدم و فلاکسو پر آبجوش کردم و آماده حرکت شدم یادم افتاد که برای صبحونه باید نون بگیرم رقتن نانوایی(بربری) دیدم هیچ کس نیست نون رو گرفتم رفتم جلوی در دوستم فکر کنم خواب مونده بود زنگ زدم موبایل بر نداشت زنگ زدن خونشون دیدم چراغشون روشن شد قطع کردم به هر حال ساعت ۶:۱۵ به سمت دربند حرکت کردین ساعت ۷:۳۰ رسیدم پای مجسمه (مجسمه کوهنورد)یه ته بندی کردیم و شروع به حرکت کردیم وبعد از  ۵۰ دقیقه پیاده روی به منطقه بند یخچال رسیدیم  و به جز ۲ نفر تو منطقه کسه دیگه ای نبود ما رفتیم جلو از با دوستان سلام و احوال پرسی کردیم و رفتیم کوله ها رو یه جایی گذاشتیم .

 

http://www.irupload.ir/images/qfofgebchnc5ty2u.jpg 

ادامه گزارش و عکسها در ادامه مطلب


ادامه مطلب
+ نوشته شده توسط هادی در سه شنبه بیست و سوم شهریور ۱۳۸۹ و ساعت 21:31 |
سلام دوباره به همه

          اول تشکر میکنم از تمام دوستان و همنوردانی که به این وبلاگ سر میزنم و از همه مهمتر                با نظراشون منو شرمنده میکنن

گزارش برنامه: 

طبق برنامه ریزی قبلی همه کسانی که میخواستن تو برنامه شرکت کنن باید ساعت ۱۹:۳۰ کنار مجسمه باشن.

منم که همه چی رو آماده کرده بودن برای یه افطاری و سحر حسابی انگاری میخواستم  برم یه برنامه ۳ روزه ساعت ۱۸:۰۰ خونه رو به مقصد محل قرار ترک کردم در حال سوار شدن ماشین برای رفتن از تجریش به دربند  بودم که  مربی خوب و همراهانش رو دیدم و از ماشین پیاده شدم و با اونا سوار یه ماشین دیگه شدم.

 پناهگاه شروین:

   

ادامه گزارش و عکسها در ادامه مطلب


ادامه مطلب
+ نوشته شده توسط هادی در جمعه دوازدهم شهریور ۱۳۸۹ و ساعت 17:20 |